حرفایی از سر دلتنگی

..............................................حقا که غم عشقت باوفاتر از توست...............................

حرفایی از سر دلتنگی

..............................................حقا که غم عشقت باوفاتر از توست...............................

تو ...

تو...دلمو شکستی ...مهم نیست گله ای بود و بگذشت...فدای سرت...دیگه گله نمیکنم ازت...اشکالی نداره ما هم با درد بی درمان خود می سازیم...ما باز هم با خاطرات شیرینت خاطره سازی میکنیم...من هیچ وقت نه الان قدر تو را ندانستم...دیگر همه چی برایم بی معنی است...در هوایی که تو دوستم نداشته باشی همه چی دلگیره...حتی نفس کشیدن هم برام سخته...چه کنم که با دلم نامهربانی...اشک چشمانم بدرقه ی راهت...میدانم تو هم یک روز دلتنگ می شوی آن روز دور نیست...آرزو میکنم تو همه به حال من گرفتار بشوی...تا بفهمی کم محلی بدترین درد دنیاست ... از خودم بدم میاد که تو را نتوانستم حفظ کنم...تو نابلدترین حال ممکن من بودی...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد