حرفایی از سر دلتنگی

..............................................حقا که غم عشقت باوفاتر از توست...............................

حرفایی از سر دلتنگی

..............................................حقا که غم عشقت باوفاتر از توست...............................

دل تنگ(۳۵)

در این روزهای بی تو بودن نفس کشیدن خیلی سخت است... حتی سخت تر از شبهای بی تو بودن... صبری عطا کن...نه نای ماندن دارم... نه قدرت تسکین... بی کس و غریبم... بی پناهم... دیگر یاور و پشت نیست... هیچکس برای قلب تنهایم ترانه سرایی نمی کند... دگر نیست آینده را برایم زیبا در قوه ی تخیل ترسیم نماید... دل خوش بودم به رویا با هم بودن... زیباترین رویاها... تصوری که با رفتنت نا تمام.گنگ.نامفهوم جلوه کرد.بغضی تلخ ته گلویم را می فشارد... دل تنگم عجیب... عجیبتر از آخرین بوسه ی نم دار آمیخته با اشک... عاشق و شیدا نباشی نخواهی فهمید درد بی آغوش یار بودن را... آغوش گرم پرمهر ایمن... چشمان ایناس و دستان نوازشگر بی ریا... آری کنده شدم از آرزوهای رنگی... دیگر رویایی حتی سیاه و سفید هم نیست... حسی نیست برای پردازش افکار هیچ و پوچ... آری فراموش شدم.این دیگر واقعیت است. واقعیت شوم... تمام.تمام.پایان یافتم...