حرفایی از سر دلتنگی

..............................................حقا که غم عشقت باوفاتر از توست...............................

حرفایی از سر دلتنگی

..............................................حقا که غم عشقت باوفاتر از توست...............................

یاد تو دلتنگی تو دوباره امشب بر دلم می بارد

وقتی نیستی چگونه آرامش یابم‌.چگونه نگاهت را خنده هایت را بیابم. نازنینم می خواهم با تو باشم...باشم با تو حتی  باقی مانده روزهای رفته را حتی از دور...در این شهر هیچکس نفهمید در کوی تو هنوز سیر میکنم...دردیست در قلبم نبودن تو...فشردن آغوش گرم تو...بوسیدن خط پیشانی تو...حالم خوب است وقتی با تو باشم...بمان با من در این واپسین لحظاتی که معلوم نیست فردا باشم یا نباشم..‌.فردا دیریست مرا امیدوار می کند... فردایی که هر لحظه قوی ترم می کند تا با اطمینان و صلابت در پی رسیدن به تو باشم..‌.اگر ذره ای بدانم نرسیدنی هست در همین لحظه آماده ام برای مرگ...زندگی بدون تو صفایی ندارد...نداند جز تو درد قلبم را...دردم نداشتن تو هست...مرا دریاب که دل بارانی ام امشب باز هوای باریدن دارد...ببار چشمانم ....چشمی که آن در آن  نقش یار نباشد بهتر که ببارد...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد