حرفایی از سر دلتنگی

..............................................حقا که غم عشقت باوفاتر از توست...............................

حرفایی از سر دلتنگی

..............................................حقا که غم عشقت باوفاتر از توست...............................

دل تنگ(۲۳)

چقدر دیگر باید بشکنم تا تو آرام بگیری... دل ز من برده ای پرسیده ای از من دل گم کرده ای یا به دیگری سپرده ای. هیچکس عاشقت آنگونه که من بودم نیست و نخواهد بود...  شریک لحظات تنهاییم  نشدی حداقل در فضای بیکرانه هستی شریک آرزویم باش... آرزویی که داشتن تو هنوزم آرزویش خواهد بود و به یادگار خواهد ماند... خواستن تو با درد فراق همراهه که برای قلب کوچک من خیلی زیاده... در بی نهایت کوچه پس کوچه ی خاطرات آشفته و پریشان خاطر به انتظارم... انتظار... انتظاری واهی...فردا... فردا نیامده مگر فرقی با کنونم دارد... فردا مگر از امروز رنگین تر است...؟  نمیدانی که برای ثابت نگه داشتن احساس کهنه ام چه خون دلها که نخورده ام... میدانی رسوای زمانه شدم... خیالی نیست در این پیچ و خم بودن و نبودنت.... از بخت بد من شریانم هنوز در جریانه در بیکرانه حسرت و افسوسی که تو برایم به ارمغان گذاشتی... تاب و تب زیستن هم ندارم... نفس کشیدن هم انگار زوره در این روزیانه خاکستری پر تردید احساسم که تو کمترین نقشی در آن داری... 

 

پی نوشت: من نمیدونم چی بگم بابت غیبت ناگهانیم فقط می تونم بگم ممنونم ازتون که سرای دوستانه مان را خالی از لطف نزاشتید. بودن بی ریا شما بهم امید میده. دلتون شاد و پر امید. عمر غمهایتون کوتاه. 

نظرات 15 + ارسال نظر
غوغا دوشنبه 18 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 10:29 ق.ظ

سیاوووووووووووووووووووووووووووووووش جونم سلــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــام
بالاخره اومدی؟

سلام غوغا عزیز شرمنده که منتظرت گذاشتم خوشحالم پیشتون هستم آبجی گلم شاد باشی

بازم منم غوغا سه‌شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 03:47 ب.ظ

قهرم باهات داداشی



چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/ من که معذرت خواستم دوست خوبم قهر بهت نمیاد

اسی سه‌شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 09:51 ب.ظ http://indirectlyzoom72.mihanblog.com/

سلام خوبی چه عجب اومدی یک پس میدی میری تا چند ماه گم میشی مثل همیشه عالی بود

سلام دوست من شما هم کم پیدایی خوب وقتی دلم می گیره سقف آسمون بر سرم آوار میشه اون وقت بهانه ای برای نوشتن دارم مطمئن باش این ترنم تا روزی که نفس هست ادامه دارد... گر چه پایان راه را نمی دانم...

خداباهامه چهارشنبه 20 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 11:22 ق.ظ

میدانی رسوای زمانه شدم...
به قول برادرم :هر که مرا دید تو را نفرین کرد:

قوی باش گلم

شایلین چهارشنبه 20 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 12:08 ب.ظ http://66sh.blogfa.com

سلام خوبی؟
خیلی قشنگ بود قشنگ و با احساس

دوست تو چهارشنبه 20 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 04:44 ب.ظ http://www.tanhaeeee.blogfa.com/

دلتنگی پایانی ندارد زندگی در جریانه اون ورا هم بیا

nima پنج‌شنبه 21 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 12:09 ق.ظ http://www.ni67ma04.blogfa.com

سلام
خوبین؟

شاید فراموشم کرده باشین اما بعداز چندوقتی غیبت اومدم

خوشحال میشم شاهد حضورت باشم

وبلاگت مطالبت مث گذشته عالی وزیباست

منتظر حضورت در سکوت تنهایی

سلام نیما جان مرسی از اینکه در اینجا هستی شاد باشی عزیز چشم میام

المیرا پنج‌شنبه 21 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 04:06 ب.ظ http://www.ringmybells2009.blogfa.com

پرواز پرندگان و با حسرت می نگرم چون برای دیدنت پر پرواز ندارم ... خوشحال میشم به کلبه ی کو چولوی منم سر بزنی پس منتظرتم گلم

hasti چهارشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 03:34 ب.ظ http://www.asemoonetanhayieman.blogfa.com



man apam!

غوغـــــا: شنبه 30 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 03:03 ب.ظ

من به اندازه چشمان تو غمگین ماندم و به اندازه هر برق نگاهت نگران
تو به اندازه تنهایی من شاد بمان . . .

رفتمو رفتم تا شهر عشق پای پیاده با دستان خالی و چشمان مالامال از عشق ولی هیچی ندیدم جز بی وفایی ... جز انکار... جز فراموش شدن...
خوشحالم کردی بازم بیا میدونم از دستم دلخوری معذرت می خوام

احسان یکشنبه 1 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 05:20 ب.ظ http://ehsan039.blogfa.com/

سلام
به ما هم سر بزن
گاهی وقتا زندگی تمام حواسشو جمع میکنه تا ببینه تو چی دوست داری ، تا درست همونو ازت بگیره

سلام دوست من ممنونم از حضورت. درست میگی همینه رسم زندگی

ویدا دوشنبه 2 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 12:18 ق.ظ

سلااااااااااااام...
اومدم تو وبت دلم گرفت!آخه فکر نمیکردم از۱۶آذر گذاشته باشی رفته باشی!!!!جدی۲ماه نبودی ها.....!!!۲ماه؟؟
بی خیال...مهم اینکه الان اومدی..
پستت و خوندم۲۰ بیست بود...اگه بخوام بهت راستشو بگم اصلا باورم نمیشه که آقایون اینقدر قشنگ بتونن با کلمات بازی کنن و یه متن به این زیبایی بنویسن...
تا های و بای بعدی بای.

سلام ویدا جان لطف کردی اومدی

شایلین سه‌شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 12:01 ب.ظ http://66sh.blogfa.com

نمی دانم چرا امشب واژه هایم خیس شده اند
مثل آسمانی که امشب می بارد....
و اینک باران
بر لبه ی پنجره ی احساسم می نشیند
و چشمانم را نوازش می دهد
تا شاید از لحظه های دلتنگی گذر کنم

شاید یکی مث همه" غوغا سه‌شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 02:02 ب.ظ

و کسی می گوید سر خود بالا کن ، به بلندا بنگر

به بلندای عظیم.به افق های پر از نور امید

و خودت خواهی دید

و خودت خواهی یافت خانه ی دوست کجاست.

خانه دوست در آن عرش خداست ،

خانه ی دوست در آن قلب پر از نور خداست ،

و فقط دوست ، خداست...
""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""
سلام
مث همیشه منتظر آپ توون هستم-ازتوون دلخور نیستم
یاحق

سلام منم الان برای آپ کردن اینجام گلم فقط دوست ندارم ناراحت بشی از این دل نوشته ها دیگه کار روزگاره چه میشه کرد قوی باید باشیم

دل شکسته شنبه 22 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 01:06 ب.ظ

عالیه افرین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد